نو آوری ها به دو قسم تقسیم می شوند : بدعت و نو آوری مستحب و بدعت مستقبح .
گروهی از آنها فرائض را رها نمی کنند اما علم و مناظره را بسیار دور می دارند ، دوست دارند که در مورد آنها گفته شود : فلانی فقیه شهر است و این حب و دوست داشتن باگوشت و استخوانشان ممزوج شده و اکثریت اوقات در فکر آنند تا جایی که قرآن را کوچک شمرده و بعد از حفظ کردنش ، به فراموشی سپرده اند و با این وجود در باد تکبر به سر می برند و ابراز می دارند : تنها علمای شهر ماییم .
اگر شوهر صراحتا به زن اجازه ی صدقه دادن از اموالش را داده باشد ، زن می تواند از اموال شوهر به سائل و غیره صدقه دهد
منی انسان پاک بوده، چرا که اصل آدمی از آن است
وضو گرفتن با چای درست نیست .
استعمال آبی که دزدیده و یا عصب شده است حرام است ،
با فرا رسیدن اول وقت ، نماز به صورت واجب موسع ( واجبی که تا آخر وقت می توان آن را انجام داد ) لازم می گردد
آنچه ما بدان فتوا می دهیم آن قولی است که جمهور فقها از حنفیه و مالکیه و حنابله و برخی از شافعیه بدان قائل شده اند که جائز است حتی اگر میت بدان وصیت نکرده باشد ، و به اذن خداوند پاداشش به میت می رسد .
خواندن عید و نماز جمعه در وقتش ، مذهب جمهور می باشد و این قول احوط بوده که موافق سنت عملی است و با این قول از خلاف خارج می شویم .
امام شافعی در این زمینه می گوید : کسی سزاوارتر به مجلس من از یوسف بن یحیی نیست و داناتر از او در میان یارانم سراغ ندارم . یا در جایی دیگر می گوید : ابویعقوب زبان من است .