خواندن عید و نماز جمعه در وقتش ، مذهب جمهور می باشد و این قول احوط بوده که موافق سنت عملی است و با این قول از خلاف خارج می شویم .
در الموسوعة الفقهیة الکویتیة آمده است:
موضوع : واقع شدن عید و جمعه در یک روز
حنفیه و مالکیه قائلند که هرگاه عید در روز جمعه واقع شد ، حضور در نماز عید ، باعث اسقاط شرکت در نماز جمعه نمی شود ، دسوقی می گوید : در این زمینه هیچ تفاوتی بین افرادی که عید را در شهر خود به سر می برند و افرادی که از شهر خارج می شوند وجود ندارد .
حنابله می گویند : هر گاه عید و جمعه در یک روز واقع شدند و مردم نماز عید و ظهر را بجا آوردند جائز است ، و نماز جمعه از گردن افرادی که در مراسم عید شرکت کرده اند ساقط می شود . چون پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز عید را بجا آوردند و فرمودند : هر کس خواست در نماز جمعه شرکت کند پس اینکار را انجام دهد ( روایت احمد 372 / 4 ، چاپ المیمنیه و ابن حجر در التلخیص آن را ذکر می کند )
همه ی علما تصریح کرده اند که اسقاط جمعه ، اسقاط حضور است نه اسقاط وجوب و حکمش مانند مریض و افرادی که عذر ترک جمعه را دارند می باشد اما وجوب جمعه ساقط نمی شود و انجامش منعقد می شود . و افضل آن است که برای خروج از خلاف در نماز جمعه حضور پیدا کنند .
امام از این مساله مستثنی است و باید در نماز جمعه حضور پیدا کند بنابر حدیث ابی هریره رضی الله عنه که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند : امروز دو عید با هم جمع شده است پس هر کس خواست این عید ، کفایت نماز جمعه اش می کند و ما حتما در نماز جمعه شرکت خواهیم کرد .( حدیث مرسل ضعیف که ابوداود روایت کرده است 647 / 1 ، با تحقیق عزت عبید دعاس ،دار قطنی مرسل بودنش را تصحیح کرده است همچنین ابن حجر در تلخیص آن را آورده است ) ، دلیل دیگر این که اگر امام در نماز جمعه شرکت نکند کسانی که جمعه بر آنها واجب است هم نمی توانند نماز بجای آورند .
شافعیه قائل است : هر گاه عید در روز جمعه واقع شد اهل روستایی که ندای نماز عید به آنها می رسد می توانند بعد از شرکت در نماز عید ، به خانه هایشان بازگشته و در نماز جمعه شرکت نکنند و آن بدین خاطر است که هرگاه در نماز عید حضور پیدا نمودند و بعد از آن به زادگاهشان بازگشتند ، به خاطر بعد مسافت نماز جمعه از آنها فوت خواهد شد لذا بخاطر تخفیف به آنها رخصت داده شده است ، و به این دلیل است که اگر در نماز عید شرکت نکردند ، حضورشان در نماز جمعه واجب خواهد بود . همچنین برای این افراد شرط است که قبل از دخول وقت جمعه ، به روستایشان باز گشته باشند .
خلاصه
1- خواندن عید و نماز جمعه در وقتش ، مذهب جمهور می باشد و این قول احوط بوده که موافق سنت عملی است و با این قول از خلاف خارج می شویم .
2- تمامی علما اتفاق دارند که حضور در جمعه در این صورت واجب یا مستحب است و برکسی پوشیده نیست که در حضور خیر بسیار زیاد نهفته است و نماز نافله و قرائت و ذکر قبل از آن هم از اهمیت والایی برخوردار است .
3- در این قول جمع بین همه ی اقوال است و رخصت اهالی روستایی که در اطراف هستند را نیز در خود دارد و وجوب جمعه مخصوص ساکنان شهری است که اذان را می شنوند .
4- در امور شرعی مسبوق به سابقه نیست که بدون سبب ، رخصت داده شود و رخصت بخاطر مشقت و تخفیف داده می شود که این مشقت در مورد ساکنان یک شهر وجود ندارد .
5- وجود وسایل حمل و نقل گوناگون ، در عصر حاضر و تعدد اماکن برگزاری مراسم نماز جمعه ، باعث تسهیل شرکت در نماز جمعه بدون هر گونه مشقتی می باشد .
متن عربی و تحقیق از کانال اهل السنه و الجماعة زیر نظر گروهی از علمای اعلام